"سلام و درود
الان که گفتین دیدم
آقا اصلا من خیلییی شرمنده شدم😅 خیلی.
بسیار زیبا بود☺️
الان هم سفریم و گوش کردنش با خانواده خیلی خوبه
واقعا لطف کردی🌻خیلی ممنونم🙏🏻"
صبح که پا شدم، در حالی که دیشب رو بعد از اینکه ناراحت بودم چرا پیامم رو ندیده خوابیده بودم، حدس میزدم که احتمال زیاد دیگه تا الان چک کرده و دیده، نگران عکس العملش بودم، اینترنت که وصل شدم، تلگرام که رفتم انلاین شم، طبق معمولا اوایل پیامش مشخص میشه(تو یک پیام فرستاده بود)، "سلام و درود
الان که گفتین دیدم
آقا اصلا "
این چیزی بود که مشخص شده بود بعد از انلاین شدن قبل از باز کردن چت، این مقدار خیلی دلهرهانگیز بود، و ترس رو در من برانگیخت، میترسیدم پیام رو باز کنم انگار قرار بود ناراحت شده باشه یا واکنش منفی داده باشه. پیام رو که باز کردم و کامل خوندم آنچنان خوشحال شدم که پشت سر هم میخوندم و میخوندم و باز میخوندم، برای چندین دقیقه تمام وجودم پر از شادی شدهبود. خیلی امیدوارکننده بود. بسیار خوشحال شده بودم. تمام جملات و کلماتی که استفاده کرده بود رو به دقت بررسی میکردم، اینکه برای اولین بار "ن" آخر فعل رو نگذاشته بود بسیار خوشحال کننده بود.
باز هم دوباره خوندم پیامش رو و باز خوندم، متوجه شدم پیام رو نزدیک 3 صبح فرستاده و با تاریخی که تو بیپ تیونز برای زمان مشاهده هدیه البوم نوشته بود مقایسه کردم و به این نتیجه رسیدم گوش داده. بازم خوشحال شدم و خوندم.
دستم رو بر عکسش زدم و عکسی که یک هفته بود متنش رو میخوندم باز خوندم و معنی نوشته روی عکس رو به طور کامل تجربه کردم.
خدایا شکرت.
بخونید: صبح یعنی
وسط قصهی تردید
شما، کسی از در برسد
نور تعارف بکند...
و #تو به مانند نامت به #نیکی نور بودی.