بلیطهایی که مصرف کردم و نمیدونم غم خود رو با کی در میون بگذارم، لحظه لحظهای که میبینمت و نمیتونم بهت فکر نکنم. کلی فکرایی که قبلا داشتم در مورد اینکه چجور زندگی کنم و چی رو دوست دارم، همچنان با من همراه هستن. امروز داشتم با جواد و بهروز در این موردها صحبت میکردم. دلِ من تو خواست. نگاهی به من کن. دلتنگ صحبت صمیمانهای باهات شدم. راستش منتظرم آخر هفته بشه که تولدت رو بهت تبریک بگم. چند وقتی هستش که دارم فکر میکنم چطور تبریکی بهت بگم که درست باشه و خوشحال بشی.
- ۹۷/۰۸/۲۶