buried screams

  • ۰
  • ۰

"ناامیدی"

کم کم دارم تجزیه شدن خودم رو میبینم، دیگه یواش یواش چیزی از من باقی نمیمونه و همه چی تمومه. محکوم به عدم.
محکوم به پایان تلخ. بی عرضگی. ناتوانی، هیچی شدن.
هیچ هیچ هیچ. 

  • ۹۷/۰۲/۱۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">