وقتی انقلاب شد،همه و واقعا اکثریت مطلق جامعه خوشحال بودن،چپ و راستی، مذهبی و غیر مذهبی همه خوشحال بودن.همه فکر میکردن این حکومت ،حکومت مورد نظرشون هستش،عاشق بودن،بعد از انقلاب جنگ شد،از کشور و انقلاب و هویت خود دفاع کردند و شهید شدند.در طول سالهای بعد از انقلاب کلی اتفاقات تلخ وشیرین افتاد.واردشون نشم خیلی زیادن. سردمداران و مسولان اصلی انقلاب اشتباهات زیادی کردند. اشتباهات بسیار جدی که امروز نتایجش رو در جامعه میبینم. حتی اهدافی که خودشون میگفتن هم محقق نشده. فساد همچنان وجود داره. رانت و رابطه هنوز هست. سیاست مثل همیشه با کثافت همراه بوده. این حکومت قرار بود به عنوان الگو اسلامی برا دنیا باشه. اما امروز خیلی از مردم دیگه مثل قبل در این اعتقادات راسخ نیستن.
دلیل صحبتم بر این موضوع برمیگرده به اینکه بگم من اصلا از نتیجه راضی نیستم،اهداف به نظر من به مقصد نرسیدن. همیشه در دین گفتن مراقب شهوت قدرت باشید. اما امروز وقتی به تاریخ نگاه میکنم میبینم خیلی و خیلی از اقایون سیاست مدار خود در این آزمون شکست خوردن، و در عین شکست همچنان بسیار پرمدعا هستن. چند سال قبل یادمه انتخابات رو تحریم کرده بودم،اما بعدش به این نتیجه رسیدم باید دوباره رای بدم. تغیییر در حرکت هستش و من به این نتیجه رسیدم که رای ندادن فایده ای نداره و وضعیت بدتر میشه. منتها واقعا میبینم سطح انتظارات ما بسیار پایین اومده،سطح انتظارات خودم حتی. از طرفی رای ندادن من باعث میشه اتفاقات قبلی که از سال 84 تا 92 افتاد تکرار بشه. این که راه حلی برای این موضوع ندارم فشار عصبی و سردرد رو به من متحمل کرده. امسال هم در ادامه این رویه قصد رای دادن به اقای دکتر روحانی رو دارم، منتها امروز اینقد به من فشار وارد شد که چندین ساعته به صورت متوالی عصبانی هستم. عصبانی از اینکه وضعیت به گونه ای شده که من باید از بین شش نفری یک نفر رو انتخاب کنم ،با این استدلال که یک کور سوی امیدی به اصلاح دارم و حقیقتا این شش نفر با حد ایده ال شدیدا فاصله دارن. تا کی باید این وضعیت ادامه پیدا کنه. امسال رو هم به روحانی رای میدیم ولی احتمالا این شانس اخر هستش ،یا اوضاع به حد قابل قبولی تغییر میکنه یا اینکه دیگه تا زمانی که از پایه،از خیلی خیلی پایه سیستم حکومت درست نشه رای نخواهم داد.
دلیل صحبتم بر این موضوع برمیگرده به اینکه بگم من اصلا از نتیجه راضی نیستم،اهداف به نظر من به مقصد نرسیدن. همیشه در دین گفتن مراقب شهوت قدرت باشید. اما امروز وقتی به تاریخ نگاه میکنم میبینم خیلی و خیلی از اقایون سیاست مدار خود در این آزمون شکست خوردن، و در عین شکست همچنان بسیار پرمدعا هستن. چند سال قبل یادمه انتخابات رو تحریم کرده بودم،اما بعدش به این نتیجه رسیدم باید دوباره رای بدم. تغیییر در حرکت هستش و من به این نتیجه رسیدم که رای ندادن فایده ای نداره و وضعیت بدتر میشه. منتها واقعا میبینم سطح انتظارات ما بسیار پایین اومده،سطح انتظارات خودم حتی. از طرفی رای ندادن من باعث میشه اتفاقات قبلی که از سال 84 تا 92 افتاد تکرار بشه. این که راه حلی برای این موضوع ندارم فشار عصبی و سردرد رو به من متحمل کرده. امسال هم در ادامه این رویه قصد رای دادن به اقای دکتر روحانی رو دارم، منتها امروز اینقد به من فشار وارد شد که چندین ساعته به صورت متوالی عصبانی هستم. عصبانی از اینکه وضعیت به گونه ای شده که من باید از بین شش نفری یک نفر رو انتخاب کنم ،با این استدلال که یک کور سوی امیدی به اصلاح دارم و حقیقتا این شش نفر با حد ایده ال شدیدا فاصله دارن. تا کی باید این وضعیت ادامه پیدا کنه. امسال رو هم به روحانی رای میدیم ولی احتمالا این شانس اخر هستش ،یا اوضاع به حد قابل قبولی تغییر میکنه یا اینکه دیگه تا زمانی که از پایه،از خیلی خیلی پایه سیستم حکومت درست نشه رای نخواهم داد.
- ۹۶/۰۲/۱۷